محل تبلیغات شما

یادم نیست حتی حالم چطور بود وقتی این نوشته رو با این عنوان من دراوردی اینجا رها کردممیدونی سالهاست که متوجه حال بد روحیم میشم ولی نمتونم بفهمم چمه .ینی فقط تا همین جاشو بلدم که بگم اکی من الان مساعد نیستم بابت درس خوندن یا بیرون رفتن یا اصن هر چیزدیگه ای که مربوط به من روخم احساستم و اعمال روزانه ام باه .

به شدت به حرف زدن با یه رفیق نیازمندم ینی واقعا جزو نیازمندی هامه .رفیق که میگم ینی رفیقی که تهش نگه اوکی هر جور خودت راحتی .

میدون یاگرم اطرافم رفیقی هم بوده باسه اونی که باید باهاش حرف بزنه من نیستم چون اعتقادی به حل شدن کارام با دردو دل و جونم برات بگه خواهر ندارم که ندارم .ولی یه بخش دیگه ای از این درد و دل کردن ها میرسه به اینکه  اقا تو دردت که دوا نشه حداقل میتونی سبک شی و یکم حس کنی اطرافیانت بی مصرف نیستن .ولی میدونی کجا دیگه خورد تو ذوقم ؟ تو بدترین روزا و شرایط.تو شرایطی که روزها و شب های متوالی ارزوی مرگ میکردم و امیدی به گذشتنشون نداشتم رو اوردم به به زبان اوردن حرف دل و مشکل و هر انچه که درداور بود به زبانم .بعد فهمیدم فرسنگ ها کیلومتر فاصله دارم با ادمایی که بدون اونا کس دیگه ای رو نمیشناختم برای دوام حیاتم تو کره زمین ؟

میکری چی میگم وقتی یهو همه چی اوار شه رو سرت و بدبخت عالم حس کنی خودتو ؟

اینو از من داشته باش ۲

از من داشته باش اینو

its just for introduse myselve

تو ,رو ,ینی ,دل ,ولی ,ای ,دل و ,دیگه ای ,حس کنی ,ذوقم ؟ ,تو ذوقم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها